یا مالک الملک..

..أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ‌ ...

یا مالک الملک..

..أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ‌ ...

یا مالک الملک..
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۸
تیر

ما درون خود را باید با اخلاص هماهنگ کنیم؛ زیرا در بازار الهی جز خالص چیزی را نمی‌پذیرند یعنی خدای سبحان عبادت خالص و ایمان خالص را می‌پذیرد.

مقصود از اخلاص، تنها پرهیز از ریا نیست پرهیز از اختلاف هم است یعنی درون ما باید با هم هماهنگ باشند برخی از قوا و نیروها کار خودشان را انجام بدهند ولی اگر با دیگر قوا و نیروها درگیر باشند این نزاع درونی آن

شوکت و جلال و شکوه انسانی را از ما می‌گیرد همان‌طوری که اختلاف در بیرون باعث زوال شکوه و جلال است لذا فرمود نزاع نکنید ﴿لاَ تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ.

اگر بخش‌های اندیشه و انگیزه با هم درگیر باشند و یا وهم و خیال با عقل درگیر باشند، شهوت و غضب با عقل عملی درگیر باشند شکوه انسانیّت و جلال و جمال انسانیّت رخت برمی‌بندد.

 

بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، درس اخلاق

۱۳
تیر

سلام عزیزترین دوستانم

 

امروز داشتم جزوه تدبر روایی را ورق می زدم، رسیدم به یک نوشته.

 

به تاریخ هفته قبل از ماه مبارک رمضان سال 1392 ( یعنی سال پیش )

 

صحبت آقای اخوت اینطور بود:

  • امسال ماه رمضان سال اصلاح نفس با خیز اجتماعی نام نهاده شد.
  • ظاهرا سال دیگر سال پرکار اجرایی است و باید آماده کار اجتماعی سنگین باشیم.
  • بایستی یک کار علمی برای ماه رمضان تعریف کنید، مثل خوندن کتاب، و تقویت رزومه علمی تان.
  • خیلی منتظر شما هستند تا مسئولیت به شما بدهند.
  • با جمع بیایید بالا، سرعت تان را افزایش دهید، رزومه علمی تان را قوی کنید.
  • مدرسه راه انداختن چیزی نیست، قصد دارم جمع علمی قوی ایجاد کنم تا کارهای اجتماعی و مسئولیتهای اجرایی قبول کنیم.
  • در این ماه قصد کنیم عملا  جزء جبهه حق باشیم و از انصار امام زمان.

برایم جالب بود که یک سال گذشته از این صحبت ها و ما خیلی خوب پیش رفتیم.

سعی مان و تمرکزمان و دغدغه مان قابل مقایسه با قبل نیست.

رشد مان چشم گیر بوده.

 

به نظرم آمد وقتی این اتفاق خوب برایمان رقم خورده پس اتفاقات خوب دیگر هم در راه است.

 

می توانم تک تک اسم بیارم از میزان پَرِشی که هر یک از ما داشتیم برای فتح این اوامر.

 

کمی ها و کاستی هایمان جبران شوند به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.

 

ما ایستاده ایم...


خانم شهید زاده

۱۳
تیر

بعضی آدمها ، وجودشان ذکر رحمت رب است

برای ذکر گفتن می توان به آنها نگاه کرد

و اجرای امرشان در زندگی، عجیب رحمت جاری می کند

کسانی که این حقیقت را دریافته اند مترصدند که آنها لب تر کنند

می دوند تا حرفش-جریان رحمت- زمین نماند

این را همین چند روز که به امرش دفتر مشق قرآنی ام را می نویسم چندباره فهمیدم

مثل هربار دیگر ...


خانم معظمی

۰۳
تیر

و اما بعد ...

انسان است و هزار سودا برای پیشبرد خودش در عرصه ی دنیا.

اینکه از دنیای سراسر فرصت، برای خود توشه ای، ذخیره ای بردارد و به آن تکیه کند.

این ذخیره زمانی برایش نفع دارد، این زمان ، زمان بردار نیست اما! می تواند از همان لحظه محسوب شود تا قیامت، تا آخرت!

حال این پیش رفتن ممکن است به انحاء گوناگون حاصل شود. هر کسی آن را در جایی، در موضوعی طلب می کند.

در این مسیر پرپیچ و خم،که سراسر اتفاق است و مدام از پا افتادن و به پا خاستن، چه لوازمی باید در کوله داشت؟

چه مقاصدی باید دید، که با دیدن آن از کندی ها برحذر شد؟مقاصد نقش بسیار مهمی در استقامت فرد در مسیر دارد.چرا که مشخص میکند هر جایی از مسیر،تا مقصد چقد فاصله مانده و این امر مهم در نداشتن عجله در رسیدن به قله غیر قابل چشم پوشی ست.

چه برنامه ای برای رسیدن به مقاصد لازم است اجرا شود؟ دانستنِ ریز برنامه ها وقدم هایی که تا مقصد برداشته می شود در علم به اینکه چه میزان سرعت لازم است وجود داشته باشد مهم است.

 

می خواهیم قله ی دماوند را فتح کنیم: مسیر مشخص نیست، سرعت بالایی می خواهد تا گردنه هایی را  رد کنیم. سریع گام برمیداریم،برای صرف ناهار و ..خیلی متوقف نمی شویم و ...(این یعنی دوری از کسالت و تعلل و سرعت داشتن)

 در این حین برخی میگویندچرا نمیرسیم؟ پس کی می رسیم؟ این همه تلاش پس قله را نمی بینیم؟(این میشودعجله درفتح قله) 

حال فرض کنید، مسیر شفاف باشد و همه حرفه ای.

همه میدانند که تا 30 ساعت دیگر با همین روند، قله زیر پای شان است. پس مساله ای به نام عجله برایشان مطرح نیست.

 

جالب اینجاست که در فتح قله اول چون مسیر مشخص نیست و راه رونده از مُتقدمین اند، سخت است برِشان صبر. اینان شهدای قبل از فتح هستند. چه اینکه مسیر را برای نفرات بعدی مشخص و شفاف میکنند.

و انسان های دیگر به خاطر حرکت مجاهدانه اینها دیگر بسیاری از ناراحتی ها را متحمل نمی شوند.اینها نزد خدا بسیار اجر و قرب دارند.

حال برای اینکه این بزرگواران در گردنه ها تلف نشوند و با گروه بعدی فوج فوج ورود به قله پیدا کنند نیاز به چه لوازمی هست؟

اینکه آنها با چه جمعی همراه هستند؟ برگردن جمع تواصی به حق و تواصی به صبر است، که در سرعت عمل فرد درمسیر تاثیر مهمی دارد و همچنین در عجله نداشتنش و صبر و صبر و صبر ...

و

داشتن سرعت



خانم شهیدزاده

 

 

۰۲
تیر

سرعت برای یک مجاهد خیلی مهم است

اگر سرعت نداشته باشد زمین می­خورد..

و تا کسی دستش را بگیرد و مجدد سرپایش کند

جهاد را تلف کرده!

باید سرعت داشت

اما این سرعت غیر عجله است

اگر این­ها با هم خلط شوند نابسامانی­ها بالا می­ گیرد

عجله آن وقتی ست که تو بدون آنکه مقدمات کار را فراهم کرده باشی، بی­ مهابا در آن میدان شروع به تاختن کنی!

و این تنها باعث هدر رفتن قوای یک مجاهد، و مهم­تر از دست دادن اجل­هایی است که قرار بود او را آماده معرکه جهاد کند

 

سرعت اما زمانی است که تو با در نظر گرفتن توانایی­ها و امکانات اعطایی به تو

با برنامه ­ریزی و تدبیر

سعی می­کنی در نهایت درجه شتاب کار را به مقصد برسانی

و می­رسانی!

خاصیت سرعت یک مجاهد واقعی این است که او را سریع می­رساند.


هرگاه کسی فرق این دو را به جان بفهمد و عامل به آن شود

غریب نیست که بدو اطلاق حکیم کنند...

 

والسلام


*از بیانات استاد در جمع ضیافت کربلابی ها
۰۲
تیر

خیلی هامان می خواهیم اقیانوس شویم

اما فرق است بین اقیانوس ها

برخی اقیانوس اند اما سطحی و کم عمق

برخی اما ... ژرفایشان آدمی را به حیرت وا می دارد

عمق و ژرفا به انسان استحکام و ثبات می دهد

خلاقیت و قابلیت تولید جریان، قابلیت تولید طوفان میدهد

روی چنین فردی می توان تکیه کرد.

هدف ما این نیست که پژوهشگر شویم یا مربی یا فلان مدرسه را ...

هدف ما این است که ذخیره ی جامعه ای شویم که قرآن به دست آقایمان در آن جاری می شود.

هدف ما این نیست که با کارهای نامنسجم و متنوع خود را به اقیانوسی کم سطح مبدل کنیم، باید که عمیق شویم؛

اقیانوس کم سطح فقط ظاهرش زیباست

هر کدام هر کاری که در دست داریم به بهترین وجه انجام دهیم، به خالصانه ترین وجه

هر کاری که متصل باشد به قرآن، مقدس است، مگر می شود چشم های بینا آن را کم و کوچک بپندارند؟

مگر می شود این کارها تکراری و خسته کننده شوند وقتی که جا برای خالصانه تر کردنش تا بی نهایت باز است.

خلوص به آدمی عمق می دهد، وسعت استعدادها و توانایی ها و دامنه ی برخورداری از تعقل و تدبر در آسمان توحید را مضاعف می کند.

خلوص طعم خدا را به انسان می چشاند و  به آدمی سرعت و اشتیاق می دهد، اشتیاق بیشتر و بیشتر نزدیک شدن، بیشتر و بیشتر چشیدن

متن ادبی خودت را می نویسی یا برنامه ی مطالعاتی خودت را انجام می دهی یا به فلان کار اجرایی ات می رسی اما به بهترین وجه، عمیق و خالصانه و با طهارت،

 و بعد می بینی که توانایی تولید جریان پیدا می کنی.

اقیانوس عمیق خیلی زیباست، هم ظاهرش و هم در درونش هزاران موجود قابلیت حیات یافته اند.

وقتی هدفمان این شد، وقتی چشم از مقایسه وسعت اقیانوس هایمان برداشتیم و به عمق چشم دوختیم، وقتی خالص شدیم، خدا با قلمش برایمان می نویسد که کجا باشیم، چه کاره باشیم.

آن زمان است که مختصات انسانی خود را در زندگی فردی و اجتماعی نسبت به اماممان به شفافی هر چه تمام تر ادراک می کنیم.

و من الله التوفیق


خانم معظمی